جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه باغ داری: (تعداد کل: 1)
باغ داری
(حامص مرکب) نگاهداری باغ. || خداوند و مالک باغ بودن. || محافظ و نگهبان باغ بودن. || تمشیت امور باغ کردن. باغبانی. || جمع آوری میوه و فروش حاصل باغ. اجاره داری حاصل باغ. و رجوع به باغدار شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.